سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ضد حاللللللللللللللللللللللل
  •   دل
  • دلم برات تنگ شده بود. تو چه فصلی هستی! همه رنگی. زردی. سرخی. بوی آتش می دهی.
    من در آتش تو متولد شدم. من در آتش تو عاشق شدم، جان گرفتم، دلتنگ شدم، دیوانه شدم، مردم و زنده شدم، امیدوار شدم، انتظار کشیدم، سکوت کردم، با خیالت زندگی کردم. تو ولی


    ای کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم. تو فصل پاییز منی. خوش آمدی. ای کاش همیشه اینجا می ماندی


    Valentine


    روز عشق و مهر ورزی


    چهاردهم فوریه برابر با 25 بهمن


    سنت والنتاین در قرن سوم میلادی و در روم باستان زندگی میکرده است . هنگامی که امپراتور کلادیوس دوم به این نتیجه می رسد سربازان مجرد در مقایسه با سربازان متاهل با کفایت تر و قدرتمندتر هستند ازدواج مردان جوان را غیر قانونی اعلام کرد . تا بدین ترتیب بر تعداد سربازانش افزوده شود . والنتاین که این حکم را ناعادلانه می داند از فرمان کلادیوس سرپیچی میکند و مردان و زنان جوان را در خفا به عقد یکدیگر در می آورد . هنگامی که کلادیوس از این عمل والنتاین آگاه می شود وی را به مرگ محکوم میکند  .


                                                        عاشق هیچ وقت نمی میره 


     


    Click Here For Get More Mail From Sare2008 Group


     

    آرامش ذهنی

     

    هر که هستید و هر کجا زندگی می کنید، آرامش را به زندگی خویش دعوت کنید و آن را در ذهن خود جایگزین سازید.

    اگر کلام و رفتار شما قرین آرامش باشد، بدون شک این ویژگی به دنیای اطراف شما نیزسرایت خواهد کرد. به خاطر داشته باشید برای رسیدن به این وضعیت، لازم است برخی قابلیت های و یژه را در خود پرورش دهید و شرایط خاصی را در زندگی خویش ایجاد نمایید. رعایت نکات زیر مقدماتی است که به شما کمک می کند در این مسیر گام بردارید:

     

    1)  یاد بگیرید که گاه مسائل را رها سازید.

    بدین معنا که به هر مسئله ای دائما گره نخورید. وقتی همیشه و همه جا در فکر مسائل خود هستید و به مرور آنها می پردازید، در واقع همیشه بار اضافه ای را با خود حمل می کنید که این خود سبب ایجاد اضطراب و استرس درشما می گردد. بیاموزید که با یک ذهن رها و آزاد زندگی کنید. این امر به شما کمک می کند که با هر محرک کوچک و یا مانع جزئی آشفته نشوید.

     

    2) به خود و خدای خود ایمان داشته باشید.

    اگر به خود و خدای خود ایمان داشته باشید، به راحتی از عهده مشکلات زندگی برخواهید آمد و ثابت قدم و مطمئن در راه رسیدن به اهداف خود گام خواهید برداشت.

     

    3) مثبت اندیش باشید.

    اگر دیدگاه مثبت اندیشی نداشته باشید، همه چیز می تواند بی فایده و بی ثمر باشد. داشتن نگرش مثبت و امید، بهترین سلاح در مقابل ترس و اضطراب است.

     

    4) نسبت به انتظارات و برنامه ریزی های خود واقع بین و منطقی باشید.

    توانایی های خود را در موقعیت های خاص بشناسید و نسبت به عدم توانایی ها و ضعف های خود واقع بین باشید. هرچقدر نگرش شما نسبت به مسائل زندگی منطقی تر باشد، به آرامش بیشتری دست خواهید یافت.

      

    5) نسبت به انسان ها، عشق بی قید و شرط خود را نثار کنید.

    شما می توانید از دوستان، هم اتاقی ها و هم کلاسی های خود شروع کنید. یاد بگیرید که آنها را بدون قید و شرط  دوست بدارید، درمقابل ضعف های آنها صبور باشید وخطاها و اهمال کاری هایشان را ببخشید. هر چقدر نسبت به دیگران بخشش بیشتری داشته باشید احساس شادی و خرسندی بیشتری را تجربه خواهید کرد.

     

    6) معنای فداکاری را لمس کنید.

    دست بخشش داشته باشید ولی انتظار بازگشت نداشته باشید. دیگران را به شیوه خودشان خوشحال کنید. به افراد بی پناه ، یتیم و فقیر کمک کنید. برای آنهایی که خواهان یاری شما هستند پشت و پناه باشید و بدون  آنکه منتی بر آنها نهید تکیه گاهشان باشید. هرچقدر بیشتر ببخشایید، از الزامات و قید و بندها بیشتر رها خواهید شد.

     

    7) افکار خود را بازسازی کنید.

    در افکار و عقاید خویش نسبت به شخص خود، بازنگری کنید. بیاموزید در مقابل خویشتن صبور باشید و ارزشها، استعدادها و مهارت های خود را ارج نهید. خود را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هرگونه ترس و تردید غیرمنطقی که در مورد خود دارید، کنار بگذارید. اگردیدگاه مثبت و سالمی را در مورد خود داشته باشید یاد خواهید گرفت که خود را بدون قید و شرط قبول داشته باشید.

     

     

     

    هفت راه کاشتن بذر آرامش و سعادت درذهن

     

    قانون1: بیائید ذهنمان را سرشار از فکر آرامش، شجاعت، سلامتی و امید کنیم زیرا زندگی ما همان چیزی است که ذهنمان می سازد.

     

    قانون 2: بیائید حتی با دشمنان حتیٌ الامکان درگیر نشویم ، زیرا این کار بیشتر از آن که آنها را آزرده خاطر کند، از ما نیرو می گیرد.بیائید حتی یک دقیقه را هم صرف فکر درباره کسانی که دوست نداریم نکنیم.

     

    قانون 3: الف- به جای نگرانی درباره ناسپاسی، انتظار ناسپاسی داشته باشیم. یادمان باشد که حضرت مسیح فقط در یک روز ده آدم جذامی را شفا داد وفقط یک نفر از او تشکر کرد.

    ب- یادمان باشد که تنها راه دست یافتن به خوشحالی وسعادت، انتظار تشکر از دیگران نیست، بلکه بخشش را باید به خاطر شادی بخشش دوست داشت.

    د- یادمان باشد که سپاسگزاری را باید همچون بذری کاشت بنابراین اگردوست داریم، فرزندانمان آدمهای شکرگزاری بار بیایند، باید این صفت را به آنها بیاموزیم.

     

    قانون4: همیشه چیزهایی را که باید شکرشان را به جا بیاورید بشمارید، نه مشکلاتتان را.

     

    قانون 5: از دیگران تقلید کورکورانه نکنیم. خودمان را بشناسیم وخودمان باشیم زیرا حسادت یعنی جهل و تقلید یعنی خودکشی.

     

    قانون 6: وقتی تقدیر به دستمان یک لیمو ترش میدهد، از آن شربت درست کنیم.

     

    قانون 7: با اندکی شاد کردن دیگران، اندوه خود را از یاد ببریم. وقتی به دیگران نیکی می کنید به خود نیکی کرده اید.



  • نویسنده: ابی(چهارشنبه 84/11/26 ساعت 12:0 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   ما باید یاد بگیریم که عشق بورزیم و بخندیم
  • آیا ما به همه عشق می ورزیم ؟


    به انسانها ، پرندگان و حیوانات ؟


    دوست داشتن دوستان آسان است ، اما آیا افرادی را که بد خواه ما هستند نیز دوست میداریم؟


    محبت کردن به بستگان و عزیزان و نزدیکان آسان است ، اما آیا به غریبه ها هم محبت میکنیم؟


    دوست داشتن کسانی که ما را می ستایند ساده است ، اما آیا کسانی را که آزارمان میدهند دوست داریم؟


    عشق ورزیدن به کسانی که به ما کمک می کنند آسان است ، آیا به آنان که مارا تحقیر میکنند، یا رفتاری خود خواهانه با ما دارند عشق میورزیم؟


    محبت کردن به افراد ثروتمند و متمول آسان است ، آیا به افراد فقیر، بی چیز و غمزده محبت میکنیم؟


    عشق ورزیدن به‌‌ <خوب و پرهیز گار> آسان است ، آیا به گناهکار ، مجرم ، دزد و سارق عشق میورزیم؟


    آیا همه آنان را که گمراهند و قانون آنان را زندانی کرده است دوست میداریم؟


    آیا به پرندگان و حیواناتی که هر روز به کشتارگاه برده میشوند تا خوراکمان را تأمین کنند عشق میورزیم؟


    آیا گیاهان ، درختان ، گلها ، برگها و علف ها را دوست میداریم؟


    آیا عاشق رودخانه ها ، دریا ،تپه ها ،کوهها ، سنگ ها و ستاره ها هستیم؟


    آیا هر دانه شن ، هر قطره آب ، هر شعاع نور را دوست میداریم؟


    آیا به خداوند و هر چه خلق کرده عشق میورزیم؟



    آیا در همه موقعیت ها و وقایع زندگی میخندیم؟


    وقتی که بخت به ما رو می کند خندیدن آسان است ، اما آیا هنگامی که بد اقبالی به سراغمان می آید باز هم میخندیم؟


    آیا وقتی که عزیزی ما را ترک می کند و یا دوستان از ما چشم میپوشند ، یا وقتی که همه چیز در اطرافمان در تاریکی فرو رفته است و حتی ستاره ای نمیدرخشد ، میخندیم؟


    تا زمانی که عشق ورزیدن و خندیدن را نیاموخته ایم ، آماده ورود به قلمرو خداوند نیستیم ،


    قلب ما سخت شده است ، باید نرم لطیف و منعطف شود ، خاک ما حاصلخیز نیست ، باید آن را با عشق و خنده شخم بزنیم .


    اگر زمین سفت باشد دانه ای نخواهد رویید ، زمین را آماده کنیم ، این کار با عشق و خنده میسر است .


    یر گرفته از کتاب برای آن به سوی تو می آیم....   نوشته جی.پی.وسوانی



  • نویسنده: ابی(چهارشنبه 84/11/26 ساعت 12:0 صبح)

  • نظرات دیگران ( )

  •   دردودل
  • همیشه حس میکردم عشق درک یه نگاه خاموش وقتی تو سکوت لحظه نصیبت میشه!



    نگاهی که تو توش لرزش قلبت و حس می کنی.



    انگاری یه جای توی دلت غوغا است.دلت نمی آد چشات و برگردونی اما انگار نمی تونی دوم بیاری....



    حس میکردم عشق یعنی بی قراری دیدنش یا رسیدنش!



    می گفتم ا گه عاشق بشی قدرت نداری ببینی یه کوچولو درد تو وجودش خونه داره... .



    اما حالا می گم عامل اصلی  همه اینا می تونه عشق باشه ولی اینا نمی تونه دلیل عشق !



    آدم وقتی عاشق شده که حتی معنای حضورش و هم از معشوق می گیره.



    عشق یعنی یکی بودن بامعشوق.



    شاید باز اینم دلیل عشق نباشه.



    باید بیشتر دنبالش بگردم.


    سنگسار زمان



    اجازه عشق را به من نداد



    و من در گرداب اتاقم گیر افتاده ام



    پنجره اتاق باز است ؛



    اما هوایی نمی آید



    گاه تنفسی عمیق



    اما کمبود هوا همچنان باقیست



    سقف اتاق ،بی آسمان



    نمی دانم آیا سکوت،آسمان را به من باز می گرداند!



    اشک یا ضجه



    زمانی این و دیگر وقت ،آن



    صدایش را می شنوم



    حجم اندوهم را کاهش می دهد.



    وجودم می لرزد.



    شبح های اندوه در کنارم ،

    صف کشیده اند



    و من می ترسم؛



    نمی توانم دورشان کنم



    سکوت می کنم و ادامه می دهم.



    شاید اینگونه بهتر باشد

    معنای زنده بودن من


                      با تو بودن است


                                      نزدیک ،دور


                                                دلتنگ ، شاد


                                                          آن لحظه ای که بی تو سر آید مرا مباد


                                                                                               مفهوم مرگ من


                                                                                                        در راه سر فرازی تو


    در کنار تو


                مفهوم زندگیست


                                 معنای عشق نیز


                                            در سرنوشت من


                                                        با تو،همیشه با تو


                                                                    برای تو زیستن است


    این خلاصهء تموم شعرای عاشقونهء دنیاس!



    تواین زمونهء سلف سرویس،



    مجال این نیس برَم تو عالم هپروتُ



    چشماتُ به فانوسای یه بَندَر دور افتاده شبیه کنم.



    که بی قرار برگشتن ماهیگیرا شه!



    مثِ کلبهء امنی تودل یه جنگل انبوه ،



    واسه زندونی فراری!



    اگه تو این روزگار



    فرصتِ شنیدن جوابِ سلامتُ داشته باشی



    بایَس کلاتُ بندازی هوا،



    دیگه چه بِرسه به رَدُ بَدَل کردن دِلُ قُلوه



    که این روزا کالای ممنوعَن!



    بذار دَر گوشِت بِگَم:



    می خوامِت!



    این خلاصهء تموم جرمای عاشقونهء دنیاس!


     



  • نویسنده: ابی(سه شنبه 84/11/25 ساعت 12:0 صبح)

  • نظرات دیگران ( )


  •   لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • ای بهترین
    [عناوین آرشیوشده]
  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   پست الکترونیک

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 9079
    بازدید امروز : 12
    بازدید دیروز : 0
  •   مطالب بایگانی شده

  • بهار 1385
    زمستان 1384

  •   درباره من

  • ضد حاللللللللللللللللللللللل
    ابی

  •   لوگوی وبلاگ من

  • ضد حاللللللللللللللللللللللل

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی


  •   آهنگ وبلاگ من



  •   وضعیت من در یاهو

  • یــــاهـو